موقعیت اجتماعی اهل الذکر (قرآن)اهل الذکر و آگاهان به کتابهای آسمانی، دارای جایگاه اجتماعی نزد مشرکان مکه بودند. ۱ - نزد مشرکان مکهاهل الذکر و آگاهان به کتابهای آسمانی، دارای جایگاه اجتماعی نزد مشرکان مکه بودند: «... فسـلوا اهل الذکر...»... اگر نمیدانید از اهل اطلاع سؤال کنید. ۱.۱ - معنای ذکرکلمه ذکر به معنای حفظ معنای چیزی و یا استحضار آن است و به هر چیزی که آدمی بوسیله آن حفظ شود و یا مستحضر گردد ذکر گفته میشود. راغب در مفردات گفته است : ذکر، یک مرتبه گفته میشود و از آن، آن هیئت و وضع درونی اراده میشود که برای انسان ممکن میشود بوسیله آن، مطالب و آموخته هایش را حفظ کند، و ذکر به این معنی مرادف با کلمه حفظ است با این تفاوت که حفظ را به اعتبار نگهداری آن محفوظ بکار میبرند، و ذکر را به اعتبار اینکه محفوظ و مستحضر است، یک مرتبه هم ذکر گفته میشود و از آن حضور مطلب در قلب و یا در زبان اراده میشود، و بهمین جهت است که بعضی گفتهاند: ذکر دو جور است، ذکر به قلب و ذکر به زبان ، و هر یک از این دو جور خود دو نوعند، یکی بعد از فراموشی که در فارسی به آن به یاد آوردن میگویند، و یکی هم بدون سابقه فراموشی که در حقیقت ادامه حفظ است. و ظاهرا اصل در این کلمه، ذکر قلبی است، و اگر لفظ را هم ذکر گفتهاند به اعتبار این است که لفظ معنا را بر دل القاء میکند و به همین اعتبار در قرآن کریم هم استعمال شده، چیزی که هست در عرف قرآن اگر این کلمه مقید به قیدی نشد معنایش یاد خداست. ۲ - مراد از اهل ذکرقرآن کریم ذکر است، همچنانکه کتاب نوح و صحف ابراهیم و تورات موسی و زبور داوود و انجیل عیسی علیه السلام که همه کتابهای آسمانیند نیز ذکرند، و بعضی از اهل این کتابها آنها که این کتابها برای ایشان نازل شده و گروندگان به این کتابها اهل ذکرند. و چون اهل و متخصص هر چیزی نسبت به آن چیز عارفتر و بیناتر و به اخبار آن داناترند پس کسانی که میخواهند نسبت به آن چیز اطلاع بدست آورند لازم است به اهل آن مراجعه کنند، و اهل کتابهای آسمانی همان دانشمندانی هستند که تخصصشان در علم آن کتاب و عمل به شرایع آن است آنها اهل خبره و عاملین به آن علمند، اخبار انبیاء را میدانند، پس دیگران باید به آنان مراجعه نمایند. ۲.۱ - خطاب به یهودیانلیکن مشرکین که در آیه شریفه «فاسئلوا اهل الذکر» مورد خطاب هستند از آنجائیکه نمیخواستند تسلیم گفتههای رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و نبوت او شده تصدیقش کنند، و قرآن را مسخره میکردند، همچنانکه خود قرآن حکایت میکند که «قالوا یا ایها الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون» (و گفتندای کسی که قرآن بر او نازل شده است به یقین تو دیوانه ای) لذا نمیتوانند مورد خطاب در جمله «فاسئلوا اهل الذکر»بوده باشند، و این جمله جز با یهودیان اهل تورات قابل انطباق نیست، مخصوصا با در نظر داشتن اینکه یهودیان دشمن رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بودند و نبوتش را رد میکردند، و دلهای مشرکین با دشمنی آنان گرم بود، چون یهودیان از مشرکین طرفداری میکردند، و گفتند: «هؤ لاء اهدی من الذین آمنوا سبیلا» (اینان از کسانی که ایمان آوردهاند راه یافته ترند). ۲.۲ - معنای عام اهل ذکراهل ذکر مفهوم وسیعی دارد که همه آگاهان و اهل اطلاع را در زمینههای مختلف شامل میشود، و اگر بسیاری از مفسرین اهل ذکر را در اینجا به معنی علمای اهل کتاب تفسیر کردهاند نه به این معنی است که اهل ذکر مفهوم محدودی داشته باشد بلکه در واقع از قبیل تطبیق کلی بر مصداق است زیرا سؤ ال درباره پیامبران و رسولان پیشین و اینکه آنها مردانی از جنس بشر با برنامههای تبلیغی و اجرائی بودند قاعدتا میبایست از دانشمندان اهل کتاب و علمای یهود و نصاری بشود، درست است که آنها با مشرکان در تمام جهات هم عقیده نبودند، ولی همگی در این جهت که با اسلام مخالفت داشتند، هماهنگ بودند، بنابراین علمای اهل کتاب برای بیان حال پیامبران پیشین منبع خوبی برای مشرکان محسوب میشدند. «... فسـلوا اهل الذکر...» ... از اهل اطلاع سؤال کنید. (ارجاع مشرکان به عالمان دینی و آگاهان به تاریخ انبیا، بیانگر برداشت مزبور است.) ۲.۳ - کتابهای آسمانیاین جمله تأیید و تحکیم جمله «و ما ارسلنا قبلک الا رجالا» است، یعنی اگر این معنا را میدانید، که هیچ، و اگر نمیدانید به اهل ذکر مراجعه کنید، و بپرسید، آیا انبیای گذشته غیر بشر بودند؟! مقصود از ذکر (در اینجا) کتابهای آسمانی است، و مراد از اهل ذکر ، علمای اهل کتابند، زیرا آنها در دشمنی با رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم دنبال مشرکین بودند، و مشرکین از آنها احترام میکردند، و چه بسا در کار خود با آنها مشورت مینمودند، و مسائلی از آنها میپرسیدند تا با آن مسائل رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را امتحان کنند، و همان اهل کتاب بودند که علیه مسلمانان به مشرکین میگفتند: «هولاء اهدی من الذین آمنوا سبیلا» (اینان از کسانی که ایمان آوردهاند راه یافته ترند) خطاب در جمله »فسئلوا...» به پیغمبر، و هر کسی است که آن را بشنود، چه عالم و چه جاهل، تا گفتار قبلی را به خوبی تأیید کند، و این قسم خطاب در کلمات خود ما آدمیان نیز شایع است. ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۳۹، برگرفته از مقاله «موقعیت اجتماعی اهل الذکر». ردههای این صفحه : اهل الذکر | موضوعات قرآنی
|